سه‌شنبه، مهر ۱۲

تورسین بوند وبلن

تورسین بوند وبلن، در سال 1857 در یک خانواده‌ی مهاجر نوروژی در ویسکانسین امریکا متولد شد. او در سال 1884 از دانشگاه ییل، دکترای فلسفه و در سال 1891 دکترای اقتصاد گرفت، در دانشگاه‌های شیکاگو، استنفورد و میسوری تدریس نمود، در دانشگاه تحقیقات نوین نیویورک بازنشسته شد و سرانجام در سال 1929 و بعد از 40 سال کار و تلاش، در حالی که به شدت با فقر دست به گریبان بود، درگذشت.

وبلن، با نگاهی ژرف به تناقضات جامعه‌ی امریکا نگاه می‌کرد و با زبانی طنز آنها را به نقد می‌کشید. او طی فعالیت‌های طولانی خود، آثار فراوانی در زمینه‌های علوم اجتماعی بر جای گذاشت. نظریه معروف و اثر گذار او، نظریه ”طبقه‌ی تن‌آسای“ است که در کتابی با همین عنوان، منتشر شده است. او در این نظریه، روند تکامل جامعه را به دو مرحله تقسیم می‌کند: دوره‌ی توحش، که متعلق به پیش از تاریخ است و جامعه‌ی یغماگری.

یغماگری، خود شامل دو دوره‌ی بربریت و پول‌مداری است.

بربریت، دوره‌ای است که قدرت، در دست نهادهای مذهبی و نظامی است. پول‌مداری، شامل دوران پس از رنسانس و سرمایه ‌داری است که در آن، استثمار با روش‌های ملایم تری انجام می‌گیرد. مردم در این دوره، تحت حاکمیت و استثمار طبقه‌ای به نام طبقه‌ی تن‌آسا می‌باشند. اعضای این طبقه برای نشان دادن تسلط و منزلت خود، به خودنمایی از طریق مصرف و ضایع کردن متظاهرانه می‌پردازند. او برای نشان دادن نمودهای رفتاری طبقه‌ی مرفه، دوران بربریت و فئودالیسم را الگوی کار خود قرار داده است.

به عقیده‌ی وبلن، نظام تولیدی (صنعت) به دلیل خلق ارزش‌های مورد نیاز برای انسان‌ها، مفید است. وبلن در توصیف نظام سرمایه‌داری (به ویژه در امریکا) دو بخش محوری صنعت (فعالیت‌های تولید) و بازرگانی (فعالیت‌های سوداگری و مالی) را مشخص می‌کند. به عقیده‌ی وی، بین این دو بخش، تضادی وجود دارد که نتیجه‌ی ستیز خصلت‌های کارورزی، به عنوان خصلت غالب بخش صنعت و مال‌اندوزی، به عنوان خصلت بخش بازرگانی است.

او خاطر نشان می‌کند که از بین این دوبخش، نظام صنعتی است که برای جامعه مفید است، زیرا این نظام، موجب خلق ارزش‌هایی است که برای انسان مفیدند، در حالی که نظام سوداگری، به دلیل پرورش ارزش‌های پول‌مداری، غیرسودمند است، چرا که در رفع نیازهای واقعی انسان، نقشی ندارد. وبلن معتقد است که تضاد میان صنعت و سوداگری، دائما در حال افزایش است و این تضاد، در نهایت نظام سرمایه‌داری را، یا به سوسیالیسم و یا به بربریت خواهد رساند.

وبلن همچنین بیان می‌کند که طبقات حاکمه در نظام سرمایه‌داری، برای تامین منافع سرمایه دارانه‌ی خود، دائما اقدام به جنگ و دخالت در امور سایر کشورها می‌کنند و برای همراه کردن مردم کشور با سیاست‌های تجاوزکارانه‌شان، به احساسات میهن‌پرستی دامن زده و به مردم، این گونه القا می‌کنند که توده‌ی مردم با طبقات حاکمه، دارای منافع مشترک هستند.

اما توسعه‌ی روز افزون روش‌های تولید، موجب رشد باروری کار انسانی شده و در نتیجه، خصوصیات کارورزی در انسان‌ها تقویت می‌شود و به مرور، این خصیصه کارورزی، اساس ساختار طبقاتی را به خطر می‌اندازد. در این جاست که سیاست‌های جنگ‌طلبانه سیستم سرمایه داری، به عنوان وسیله‌ای موثر برای ایجاد انضباط فرهنگی به کار می‌رود و مردم را به محافظه‌کاری سوق می‌دهد؛ بدین صورت که در زمان جنگ، با حکومت نظامی، حقوق شهروندی معلق شده و با تقویت روحیه فرمان‌برداری، لطمات شدیدی به دموکراسی وارد می‌شود؛ از نظر فکری نیز، مردم را از اندیشیدن به نابرابری ثروت باز داشته و اندیشه‌ی آنان را، به امور ”والاتری“ مانند میهن‌پرستی منحرف می‌کنند.

در سیستم سرمایه داری، یکی از ابزارهای بسیار مهم برای کنترل اجتماعی، تقویت خصلت‌های مال‌اندوزی و ایجاد چشم و هم چشمی است که انگیزه ایجاد این خصلت‌ها، تقویت محافظه کاری سیاسی در مردم است. به این صورت که طبقه‌ی مرفه، با مصرف متظاهرانه و افسار گسیخته‌ی خویش، از طریق تبلیغات، به عنوان الگویی برای مردم در می‌آیند و توده‌ی مردم نیز، برای کسب اعتبار، که در سرمایه‌داری حاصل میزانی از ثروت و قدرت است، به صورت انفرادی به تکاپو می‌افتند.

هدف غایی مال اندوزی، کسب اعتباری بالاتر از دیگران است. فرد، تا زمانی که پایین‌تر از دیگران است، از وضع خود ناراضی است و زمانی نیز که از نظر مالی، در حد اطرافیانش قرار می‌گیرد، به فکر جلو زدن از آنها در ثروت است و به این طریق، چشم و هم چشمی برای افزودن به ثروت، هرگز به پایان نمی‌رسد. در این مسیر، کارگران برای بهبود وضع کار و درآمد شان، تصور می‌کنند که باید کارفرمای شان را راضی نگه دارند و هیچ اعتراضی به نظم موجود نکرده و طالب تغییر اساسی نباشند.

در پایان، می‌توان این گونه نتیجه‌گیری کرد که سرمایه داران، برای حفظ وضع موجود، از دو ابزار ایدئولوژیکی:

1-انضباط فرهنگی، یعنی تحریک ملی‌گرایی و ایجاد شرایط جنگی

2- کنترل اجتماعی، یعنی ترویج مصرف‌گرایی و تشویق چشم و هم چشمی

استفاده می‌کنند.

—————————————————
منابع:
- نظریه طبقه‌ی تن آسا: وبلن
- تکامل نهادها و ایدئولوژی‌های اقتصادی، ای .ک.‌ هانت

هیچ نظری موجود نیست: