پنجشنبه، آبان ۱۳

پژواک مهر از زندان: بخش هایی از نامه های دانشجویان زندانی

صدای زنگ های مدرسه، صدای شکستن سکوت این شب است. صدای زنگ های مدرسه شروع یک تداوم است، تداوم نواختن آهنگ مبارزه در برابر بی عدالتی، ایستادگی در حق خواهی و پای فشردن بر آزادی خواهی، آهنگی صد ساله که در سرزمین مان به دست عاشقان آزادی نواخته شده و مشق نواختنش را در صفحه های تاریخ برجای گذاشته اند تا شاید ما تکرارش کنیم؛ که تنها راه برای رسیدن به نور و آزادی ست...

ولی همه ما درس های مان را با یک الفبا شروع می کنیم. الفبایی که معلم های مان با شعر زندگی شان، بالای چوبه دار با قافیه اعدام سروده اند. درس بزرگ فرزاد کمانگر و هم قطارانش عشق ورزیدن به تمام انسان ها بود. الفبایی که ”الف“ اش از ایثار و از خود گذشتگی در راه انسانیت، تا ”ی“ که یکی شدن و یگانگی را بر خط به خط دفتر مبارزه نوشته اند تا ما از روی شان بنویسیم. اگرچه زندان، زنجیر و چوبه دار در دستان حاکمان است، این دستان ماست که سدی سترگ در برابر همه ستم هاست. دستان ماست که چوب الف را می شکند و ترکه های بیداد را بر نمی تابد.
شبنم مدد زاده
زندان رجایی شهر کرج


مهری دیگر از راه رسید و خبری از مهربانی نیست. بهار دانشگاه در خزان طبیعت رسید و هم چنان به امید شکوفایی و به بار نشستن آرمان ها و خواسته های مان در این ایام زمستانی و در اوج داستان های تلخ و روزهای سخت، به انتظار نشسته ایم. اگر آغاز سال تحصیلی نبود و تکرار هر ساله آن، عید و تحویل و تغییر نبود، شاید تکراری بودن مانع بود تا از ایام تلخ سرزمین مان و قصه مصیبت بار و سراسر خیانت و جنایت و رذالت قوم استبداد- به ویژه در دو سال گذشته- و ایستادگی و متانت و بزرگی مردم نوشت. ... قصه بیش از صد ساله به ما آموخت که باید برای آزادی خطرها کرد. خوشحالیم که دانشگاه و دانشجویان را داریم و می دانیم جوانان دانشگاه اهل خطر کردن هستند. راستش دانشگاه خانه روشن سازی و روشنگری است. بی پروایی و شجاعت را در کنار صداقت و صراحت می آموزد تا ”باید برای آزادی خطرها کرد“ پایان نباشد.

”بزرگی و پیروزی از آن مردم است. شما بر سنت پرسش گری و روشنگریِ تان بمانید. شما آگاهی بخشی را فراموش نکنید. در کنار مردم باشید و بدانید هر کسی با مردم باشد پیروز است. مردم را ناآگاه نباید تلقی کرد. آنها وابسته و سرسپرده نیستند. مردم آزاد و مستقل اند.“

دوستان ام! عید دانشگاه است ولی یاران دبستانی تان را فراموش نکنید. بسیاری امروز در زندان اند و جای بسیاری دیگر نیز خالی است. قصه تعلیق و تبعید و توبیخ را شنیده اید. جای ستاره دارها و محروم ها را خالی کنید. یاد اخراجی ها هم باشید. اساتید به زور بازنشسته و اخراجی را به خاطر آورید.
مجید توکلی
زندان رجایی شهر/ اندرزگاه شماره 3

هیچ نظری موجود نیست: