سه‌شنبه، تیر ۸

قسم حضرت عباس یا دم خروس

رییس کل بانک مرکزی اعلام کرد: ”تورم تک رقمی شده و به 9/9% رسیده است“ حداقل مفهومی که از این خبر نتیجه می شود، این است که بخشی از فشار گرانی و تورم، از روی دوش مردم زحمتکش و حقوق بگیر برداشته شده است. اما آقای رییس نگذاشت دلخوشی ما حتا به یک روز هم برسد. وی در اخبار ساعت 14 رادیو ایران، در مصاحبه ای گفت: روند رشد، کاهش داشته است. خبرنگار رادیو، از زبان مردم پرسید: چرا مردم که برای خرید مایحتاج روزانه، نه تنها هیچ نشانی از کاهش نمی بینند، بلکه گوشت و مرغ و برنج و میوه و کرایه ماشین و... را هم هر روز گران تر دریافت می کنند؟ پاسخ شفاهی آقای بهمنی علاوه بر رادیو، در روزنامه شرق 18 خرداد هم منتشر شده، این گونه بود: کاهش تورم به معنای کاهش قیمت ها نیست. و بعد از کلی آسمان و ریسمان بافتن، دلایلش را توضیح داد.

به قول خبرنگار رادیو، هر آدمی که به فروشگاه مراجعه کند، خیلی زود می فهمد که مثلا با 5 هزار تومان پول، که حتا چند ماه پیش یک مقدار معین کالا می خرید، حالا قادر نیست همان قدر خرید کند. این معنای واقعی تورم در زندگی ”40 میلیون“ نفری است که به قول رییس مرکز آمار، در اثر تورم و بیکاری به زیر خط فقر رانده شده اند.

افزایش قیمت ها هم روشن است: سیب زمینی پارسال 250 تا 300 تومان، ولی در اردیبهشت و خرداد امسال بین 500 تا 1000 تومان (قبل از انتخابات مجانی توزیع می شد)، گوشت گوسفند 12000 تومان و حالا 20000 تومان(در روزنامه شرق 16 خرداد، در صحفه 13 کاهش نرخ تورم و در صفحه 5 نرخ جدید گوشت اعلام شده است!) به قول خودشان کرایه خانه نیز که 28% هزینه خانوار را تشکیل می دهد، حدود 40% افزایش داشته است. قند و شکر و میوه و سبزیجات و لبنیات هم 20 تا 30 درصد افزاش را نشان داده اند. شیر یارانه ای از 250 به 350 تومان یعنی 40% افزایش قیمت داشته، کرایه اتوبوس و مترو و اتوبوس های بین شهری و قطار رجا و ... نیز به همان شکل و الی آخر...

اینها بخش کوچکی از واقعیات مسلم و انکارناپذیر اقتصادی هستند که برای درک و فهم آن، احتیاج به هیچ گونه مدرک تحصیلی و تخصصی نیست. فقط کافی است به عنوان یک انسان معمولی، به فروشگاه ها مراجعه کرد و به چند و چون اوضاع و قیمت ها پی برد. آقای رییس می گوید: ”نرخ تورم کم شد، اما قیمت ها نسبت به سال قبل کم نشده، بلکه رشد کم شده است. اگر در بازار، قیمت چند قلم کالا به میزان زیادی بالا برود، به مفهوم افزایش تورم نیست. بلکه برای تورم 359 قلم کالا را با ضرایب مختلف در نظر می گیریم...“ پس معلوم می شود از بین این 359 قلم کالا، که حتما تعداد زیادی از آنها جز کالاها و مایحتاج اصلی و ضروری نیستند و یا مردم، به خاطر فقر و نداری سالی یک بار هم به زور خرید می کنند، مورد و مبنای محاسبه قرار می گیرند. نتیجه آن می شود که آقای رییس می گویند: در شرایط رکود چشمگیر به خاطر تقاضای کم، بعضا باعث افت قیمت در بعضی اقلام غیر ضرور می گردند که عمدتا ربطی به تورم ندارد. اگر گروه های اصلی سبد هزینه و خرید، گوشت قرمز، مرغ، ماهی، سبزی، میوه، صیفی جات، لبنیات، تخم مرغ، نان، غلات، برنج، ایاب و ذهاب، تحصیل، بهداشت و درمان و دارو، ورزش و تفریح و... مبنای محاسبه باشد، آن موقع مشخص می شود که تورم نه تنها کاهش نداشته، بلکه به مرزهای بسیار بالا و طاقت فرسایی رسیده است. به همین خاطر رییس مرکز آمار، آن را یکی از دلایل زیر خط فقر بودن مردم می داند. بهمنی در ادامه هم گفته: ”کاهش رشد نرخ تورم یعنی اینکه اگر اتومبیل قبلا با سرعت 120 حرکت می کرد، حالا با سرعت 100 حرکت می کند“ معنای تحت الفظی آن یعنی اینکه اگر مثلا 5 ماهه به ته دره نیستی و فقر و گرسنگی سقوط می کردید، حالا 6 ماهه می روید ته دره!!

پارسال موقع انتخابات، تورم به زیر 25% رسید. الان به زیر 10% ولی مردم فقیرتر و گرفتارتر شده اند! بسیار خوب، وضع اقتصادی فوق العاده خوب است. آمارها این را نشان می دهند! هیچ احتیاجی هم به افزایش دستمزدها، بالطبع انتخاب نمایندگان مستقل و مردمی، تعیین تورم واقعی و موشکافی هم نیست. آهای کسانی که دستمزدهای ثابت می گیرید و هر روز، ده تا 12 ساعت کار می کنید و هنوز هشت تان گرو نه تان است! خونسرد باشید! تورم هیچ اثر مهمی بر زندگی ندارد. باور کنید! با این درجه از پیشرفت و این آمارها، پس از اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها در شش ماهه دوم سال، فقر و محرومیت هم کاملا از بین می رود و حق به حق دار می رسد. اگر هم سه تن از کارگران مخابرات راه دور فارس، بعد از آن همه کشمکش و مبارزه برای حقوق های معوقه و... و عدم پاسخگویی مناسب از طرف مسئولین، به خاطر یاس و استیصال و... خودکشی می کنند، مساله ای نیست، بی خیال! مردم نگران و ناراحت نباشید. واقعا همه چیز خوب و آرام است و ما چقدر خوش حالیم!

هیچ نظری موجود نیست: