جمعه، اسفند ۲۱

سازمان ها و تشکل های زنان در سال 1357

تشکل ها و سازمان های زنان بسیاری پس از انقلاب 57 تشکیل شدند. تقریبا تمام گروه ها، احزاب و سازمان های سیاسی نیز، بخش زنان داشته و یا سازمان مستقلی را که در رابطه با مسایل زنان بود، در کنار خود داشتند. تشکل های صنفی بسیاری نیز توسط زنان تشکیل شد. تقریبا تمام این تشکل ها، نشریه ای جداگانه داشتند و در مورد مسایل زنان و سایر مسایل روز موضع می گرفتند. تاسیس برخی از این سازمان ها، به سال های قبل از 57 برمی گردد. این سازمان ها هم، در سال 57 فعالیت های خود را دوباره از سر گرفتند.
از جمله تشکل های صنفی، می توانیم به سازمان ملی پرستاران و بهیاران ایران، انجمن بهیاران ایران، اتحادیه زنان قاضی ایران و ... اشاره کنیم.

سازمان ملی پرستاران و بهیاران ایران
در دهم خرداد، سازمان ملی پرستاران و بهیاران ایران اعلام موجودیت کرد.

در مرامنامه این سازمان، آمده است که سازمانی است ملی و مستقل و به هیچ گروه و جمعیت سیاسی و غیر سیاسی وابسته نیست. شرکت در مبارزات ضد امپریالیستی مردم ایران برا ی برقرار حکمیت ملی و دموکراسی واقعی و کوشش برای ایجاد و توسعه ارتباط منطقی بین پرستار و بیمار بر مبنای انتخابات آزاد و دموکراتیک، از موارد ذکر شده در مرام نامه است.

اتحادیه زنان حقوق دان
این اتحادیه 15 سال پیش از انقلاب تاسیس شد و وابسته به اتحادیه ی بین الملی زنان حقوقدان ایران بود که در سال 57 با هدف همراهی با شرایط انقلابی، کار خود را ادامه داد.

انجمن رهایی زن
این انجمن نشریه ای به نام ”رهایی زن“ منتشر می کرد. 16 مرداد، انجمن رهایی زن به عنوان اعتراض به شرایط غیر دموکراتیک، در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی شرکت نکرد. انجمن طی بیانیه ای، عدم مخالفت دولت با شرکت کاندیداهای مترقی در انتخابات را، تنها سرپوشی بر اقدامات غیر اصولی دولت در نحوه برگزاری انتخابات مجلس خبرگان می دانست.

در 17 تیر، مقاله ای از نشریه رهایی با عنوان ”ستاره داوود آقای میناچی“ در مورد لایحه ی مطبوعات به چاپ رسیده است.

جمعیت زنان مبارز
این جمعیت در اوایل اسفندماه 1357 طی اعلامیه ای موجودیت خود را اعلام کرد. اهداف این جمعیت به طور خلاصه عبارت بود از:

1- مبارزه پی گیر و بی امان علیه امپریالیست ها، بقایای ارتجاع داخلی تا ریشه کن کردن قطعی استعمار و استبداد و بدست آوردن استقلال و آزادی واقعی

2- پشتیبانی بی دریغ و فعال از خواسته های ضروری به حق کارگران و زحمت کشان

3- آشنا و آگاه نمودن زنان به حقوق دموکراتیک خویش و وظایف شان در قبال خلق و میهن

4- مبارزه برا ی احقاق حقوق دموکراتیک زنان که از جانب دولت، کارفرما یا دیگر موسسات و نهادهای اجتماعی ضایع شده باشد

5- مبارزه علیه فرهنگ پوسیده و مبتذل استعماری و ارتجاعی رژیم فاسد و سرسپرده گذشته، که از طرق مختلف به زنان ستمدیده ایران تحمیل شده است .

این جمعیت نشریه ای به نام ”زن مبارز“ منتشر می کرد. در شماره دوم نشریه چنین آمده بود:

”جمعیت زنان مبارز، تشکیلاتی است در خدمت زنان زحمتکش و مبارز ایرانی. به هیچ گروه و حزب داخلی یا خارجی وابستگی ندارد. این تشکیلات، دموکراتیک، ضد امپریالیستی و مردمی می باشد. جمعیت از نظر مادی و مالی، متکی به حق عضویت اعضای خود و برنامه های مالی، از قبیل فروش جزوات و نشریات و ... می باشد. برادران همرزم ما می توانند به عنوان همکار جمعیت، در ارتباط با فعالیت های جمعیت قرار گیرند.

اساس فعالیت های جمعیت، آموزش و مددکاری به زنان زحمتکش ایرانی، برای ارتقای سطح آگاهی خود و در گیر شدن شان در مبارزات ضد امپریالیستی و متشکل شدن برای احقاق حقوق حقه توده های زحمتکش و ستمدیده زنان و هم پایی با مبارزات سایر قشرها و طبقات مترقی جامعه می باشد.“

به اعتقاد این جمعیت، زنان بدون رهایی جامعه آزاد نمی شوند و جامعه بدون رهایی زنان.

خواست های عمومی، به نظر این جمعیت، به طور خلاصه عبارتند از:

”تشکیل یک جمهوری دموکراتیک خلق بر اساس آزادی کامل جمعیت های سیاسی، تشکیل شوراهای کارگری، برچیدن تمامی موسسات و شرکت های غارتگر دولت سابق، تشکیل انجمن های دهقانان، آزادی و حقوق متساوی برای تمامی خلق های ایران، تشکیل دادگاه علنی و محلی با شرکت نمایندگان مردم جهت به کیفر رسانیدن تمام جانیان سابق“

اتحادیه زنان مبارز
این اتحادیه در سوم بهمن 57 اعلام موجودیت کرد و خود را چنین معرفی نمود:

اتحادیه زنان مبارز، سازمانی است در برگیرنده زنان زحمت کش، اعم از کارگر (منظور کارگر کارخانه، کارگاه، خدمه بیمارستان ها و مدارس، خدمه منازل و ادارات) دهقان و زنان خانه دار محروم، کارمند، دانشجو و کلیه زنان مبارز.

این سازمان ضدامپریالیستی، دموکراتیک و علنی است و وابسته به هیچ سازمان سیاسی نبوده و کاملا مستقل است و مبارزات صنفی- سیاسی زنان را برای احقاق حقوق از دست رفته و کسب حقوق انسانی شان، هدف قرار داده است.

این سازمان بر اساس مرکزیت دموکراتیک استوار است و دارای ایدئولوژی خاصی نیست و هر کس با هر ایدئولوژی، به شرط اینکه برنامه و اساسنامه اتحادیه را بپذیرد، می تواند عضو شود.

هدف اتحادیه، حل اختلاف بین زنان و مردان طبقه استثمارگر نیست، بلکه مبارزات ما، درست بر علیه این طبقات، از زن و مرد و اربابان امپریالیست شان است. ما معتقدیم که آزادی زنان ایران، جدا از آزادی مردان نیست و این آزادی در گرو قطع دست کلیه امپریالیست ها از ایران است.

در نشریه شماره 3 اتحادیه چنین می خوانیم:

”ما به عنوان اتحادیه زنان مبارز، خواهان برقراری اتحادی اصولی با همه ی گروه های مبارزی که صادقانه و مصرانه خواهان حرکت دموکراتیک و پیش رونده به سوی آزادی ها و آگاهی های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی می باشند، هستیم...“

یکی از مسئولین اتحادیه، در جلسه ای اعلام کرد که هنوز نتوانسته اند برای اتحادیه، اجازه ی ثبت بگیرند. همچنین برای یافتن محلی به عنوان محل دائمی، دچار مشکل هستند.ارگان این اتحادیه ”سپیده سرخ“ بود که در تاریخ 30 مرداد 58 توقیف شد.

اتحاد ملی زنان
8 فروردین 58 هیات موسس ”اتحاد ملی زنان“ با انتشار بیانیه ای اعلام موجودیت کرد. در ابتدای بیانیه، به مبارزات زنانی مانند محبوبه متحدین، مرضیه احمدی اسکویی، فاطمه امینی، مهرنوش ابراهیمی، زهرا قلهکی، اعظم روحی آهنگران و همین طور زنانی که در 17 شهریور کشته شدند، مانند کبری صفا، نسرین امین و میترا دقیق، اشاره شده و در ادامه، خط مشی گروه، این گونه عنوان گردیده است:

”با هیچ یک از نیروهای سیاسی و گروه های وابسته به چین و شوروی همکاری نمی کنیم. با هیچ یک از گروه هایی که زنان را در مقابل نیروهای مبارز قرار می دهند و یا با گروه های ارتجاعی، که در مواقع حساس زنان را در جهت مسایل انحرافی و فرعی بسیج می کنند، همکاری نمی کنیم. آمادگی خود را برای همکاری با نیروهای دموکراتیک ملی و مستقل، صرف نظر از اعتقادات ایدئولوژیکی و دینی اعلام می کنیم. خواهان سهیم شدن در تدوین کلیه قوانین مملکتی، خاصه مقررات مربوط به خانواده و کار هستیم. مبارزه با امپریالیسم را از اساسی ترین اهداف خود می دانیم.“

در انتها آمده که این منشور، حاصل بحث آزادی است که در تاریخ 12 و 21 اسفند، در مدرسه عالی شمیران و تالار فردوسی دانشکده ی ادبیات دانشگاه تهران، برگزار شد. یک شماره تلفن هم برای تماس علاقه مندان ذکر شده است.

نشریه ”برابری“ ارگان این سازمان بود که اولین شماره اش، با شعری از لاهوتی آغاز می شد:

باید همه جا قرین شود زن با مرد

بیکار در این جهان نماند یک فرد

آسان که به هر کسی بگویی: بیکار

دعوای شرف کند، بگرید از درد

اتحاد ملی زنان، سوم آذر در رشت در طی برگزاری یک برنامه سخنرانی و نمایش فیلم اعلام موجودیت کرد. عاطفه گرگین همسر خسرو گلسرخی، در باره زنان و نقش تعیین کننده آنها در تولید اجتماعی و مبارزات خلق های قهرمان ایران، مطالبی بیان کرد.

در22 مرداد، اتحاد ملی زنان طی بیانیه ای، به اظهارات اشرف پهلوی پاسخ داد و پیشنهاد کرد که: ”برای از بین بردن این قبیل زمینه های تبلیغات زهرآگین و گرفتن بهانه از دست دشمنان انقلاب، به مواردی از قبیل محرومیت زنان از قضاوت و لغو دادگاه های خانواده که خود به خود محدودیت حقوق زنان جامعه ما را به همراه دارد، فورا چاره اندیشه کنند و اجازه ندهند زنان، این نیروی فعالی نیمی از جامعه، عملا از جریان فعالیت های جامعه و سازندگی دور بمانند یا حقوق برحق شان ضایع شود.“

جمعیت بیداری زنان
”جمعیت بیداری زنان“ در سال 1339 برای بدست آوردن تساوی کامل حقوقی زنان کشور در همه ی زمینه ها و مبارزه با مفاسد اخلاقی و بهبود وضع خانواده تاسیس شد.

کمیته ایجاد جمعیت بیداری زنان، در اواسط دی ماه 1357 به وسیله ی تعدادی از زنان آزادی خواه تشکیل شد. در نشریه شماره ی 2 در مورد اهداف این جمعیت چنین نوشته شده است:

”هدف ایجاد تشکیلات سراسری زنان ایران است. تشکیلاتی که از نظر شکل، دموکراتیک، مستقل از احزاب سیاسی و در برگیرنده ی وسیع ترین جمع زنان باشد و از نظر محتوای سیاسی، سازمانی ضد امپریالیستی و دموکراتیک و منعکس کننده ی خواست های به حق انقلابی اکثریت مردم این سرزمین باشد...“

به توضیح این جمعیت، دعوت این کمیته برای اتحاد زنان، شامل آن دسته از زنانی نمی شود که به جای دنبال کردن یک خط مشی انقلابی، دنبال آزادی بی بند و بار و عقب مانده جوامع سرمایه داری اروپا و آمریکا هستند. در ضمن، این جمعیت معتقد است که زنان نمی توانند خود را از قید اسارت و بردگی رها کنند، مگر اینکه همراه سایر گروه ها برای رهایی جامعه از قید ارتجاع و امپریالیسم کوشش کنند (نه آن دسته جریانات و دسته هایی که زنان را به متشکل شدن گرد خواسته های محدود اقتصادی، صنفی و پرداختن به امور زنان می خوانند.)

این جمعیت، نشریه ای به نام ”بیداری زن“ منتشر می کرد. در شماره ی 6 این نشریه، از دولت خواسته شده بود که در موضع نادرست و سست خود در قبال حقوق زنان، تجدیدنظر کند و خواست های زنان زحمتکش را فورا به مرحله اجرا در آورد. همچنین این جمعیت در مورد مساله کردستان، دولت را مقصر می دانست.

کمیته زنان مبارز
این کمیته حدود فروردین ماه فعالیت خود را در شیراز آغاز کرد. کمیته در نشریه شماره 3 در معرفی خود چنین نوشت:

”خواسته ها و اهداف کمیته زنان مبارز، از خواست های زنان مبارز و زحمت کش ایران و همچنین تمام خلق های ایران، اعم از زن و مرد و پیر و جوان جدا نمی باشد. کمیته زنان مبارز، باید در راه به وجود آمدن سازمان سراسری زنان، که اکثریت قریب به اتفاق زنان زحمت کش و مبارز ایران را در خود بسیج کند، گام هایی بردارد و به خاطر دست یابی به حقوق حقه زنان زحمت کش، مبارزه ای متشکل و آگاهانه را در محدوده ی فعالیت های خود، به راه اندازد...

کمیته به موازین جنبش دموکراتیک در کل، معتقد است. این موازین در این زمینه ها خلاصه می شود:

1- دفاع مشروط از دولت ملی بازرگان

2- ایجاد یک جمهوری دموکراتیک و ملی، که در آن تمام آزادی های دموکراتیک چون آزادی قلم، بیان، اجتماعات و اعتصابات و احزاب، ملیت، مذهب و آزادی زنان تضمین گردد.

3- ملی کردن بانک ها و کلیه صنایع وابسته، معادن و تمام موسسات امپریالیستی

4- حل مساله ارضی به دست دهقانان، از طریق تقسیم رایگان زمین بین دهقانان بی زمین

5- دفاع بدون قید و شرط از تمام جنبش های آزادی بخش در اقصی نقاط جهان

6- برخورد با ارتجاع و سیستم امپریالیسم جهانی و سلطه ی آن

7- خط کشی قاطع با مشی و برنامه ها و اهداف کمیته مرکزی حزب توده، به عنوان عمده ترین خطر برای جنبش دموکراتیک و نیز خط کشی با جریان های سازش کاری که اشاعه دهنده ی برنامه های ضد انقلابی جمهوری توده ای چین، در درون جنبش خلق های ما می باشند.

ارگان این کمیته، نشریه ”پیکار زن“ بود.

(این گونه دیدگاه های غلط، که به سازمان ها و گروه هایی حمله می کرد که در حکومت و قدرت نبودند، و یا یکی از اهداف خود را مقابله با سیاست های آنان قرار می داد، یکی از انحرافاتی بود که در آن سالها ضربات بسیاری به جنبش انقلابی مردم ایران زد. حزب توده نیز همین سیاست را در پیش گرفته بود. این گونه تفکرات انحرافی، نیاز به آسیب شناسی خاص دارد که امیدواریم در جای دیگری به آن پرداخته شود.)

جامعه ی زنان مبارز سقز
”جامعه ی زنان مبارز سقز“ حدود اردیبهشت ماه 57 تشکیل شد. اهداف این جامعه عبارتن بود از:

1- تشکیل یک جمهوری دموکراتیک

2- تشکیل شوراهای کارگری که ناظر بر امر تولید و توزیع کالاهای کارخانه ها باشد

3- تشکیل شوراهای دهقانی و تقسیم زمین ها

4- خود مختاری و حق تعیین سرنوشت برای تمام خلق های ایران

5- برابری زن و مرد در مسایل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی

برنامه های این جامعه شامل این موارد بود:

1- بررسی مشکلات زنان روستایی و زنان کارگر، زنان شاغل و خانه دار

2- آموزش تئوریک اعضا در زمینه ی فلسفه، تاریخ و اقتصاد

3- سواد آموزی زنان بیسواد

4- ارتباط با سایر جمعیت های زنان

5- مبارزات صنفی در جهت تامین امکانات رفاهی در دوران بارداری و پس از زایمان و مهد کودک برای زنان شاغل و کارگر و زحمتکش

6- تشکیل شوراهای محلی زنان

7- کوشش در راه ایجاد کلاسهای آموزش نظامی

شرایط عضویت در این جامعه:

”عدم وابستگی به هیچ حزب و سازمانی که وابسته به خارج باشد، قبول اهداف جامعه، سن بالاتر از 16 سال و صلاحیت سیاسی و اجتماعی“

انجمن رهایی زنان
در منشور این انجمن می خوانیم که:

”چون نهادهای عقب گرایی که آزادی های زنان و حق شرکت آنان را در ساختن فردای جامعه محدود می کند، خود ناشی از نهادهای استثماری در جوامع طبقاتی است، مبارزات زنان میهن ما در راه برقراری آزادی و حقوق متساوی، نباید و نمی تواند از مبارزات کلی ما برای استقرار جامعه ای خالی از استثمار انسان از انسان، جدا باشد.“

اصول انجمن، تساوی حقوق زن و مرد در تمام شئون جامعه و همکاری با تمام سازمان ها و گروه های انقلابی است.

اهداف انجمن شامل موارد زیر می باشد:

مبارزه برای در هم شکستن کلیه پایه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ارتجاع داخلی و امپریالیسم، که نخستین شرط برای رسیدن به آزادی واقعی زنان می باشد؛ اشاعه فرهنگ انقلابی، دفاع از حقانیت شوراها و اتحادیه های زنان و...

***
اتحادیه دموکراتیک زنان، جمعیت زنان دموکرات، زنان عدالت خواه، اتحادیه زنان کردستان، سازمان زنان جبهه ملی و جمعیت زنان ایران، از دیگر سازمان ها و تشکل هایی بودند که پس از انقلاب فعالیت می کردند. بسیاری از این سازمان ها، اهداف خود را مبارزه علیه ارتجاع و ستم طبقاتی می دانستند و در این راه تلاش بسیار می کردند.

برخی دیگر نیز در راستای تحکیم حکومت جمهوری اسلامی تلاش داشتند و در این مسیر، در مقابل سایر تشکل ها و انجمن های انقلابی زنان قرار می گرفتند. در ادامه، به برخی از این انجمن ها اشاره می کنیم.

تشکیلات دموکراتیک زنان
این تشکیلات در سال 36 تشکیل شد و می توان آن را سازمان زنان حزب توده محسوب کرد. اطلاعیه های این تشکل، هماهنگ با سیاست های حزب توده و در راستای حمایت از جمهوری اسلامی بود.

این تشکیلات، در اطلاعیه ای در استقبال از دعوت آیت ا... خمینی، مبنی بر بسیج همگانی علیه امپریالیسم آمریکا و مزدورانش، خاطر نشان کرده بود:

”ما زنان و مادران آماده ایم تا در مقابله با هر گونه تجاوز امپریالیسم آمریکا، آموزش نظامی بگیریم و مسلح شویم و تا پای جان، از انقلاب اسلامی خود دفاع کنیم.“

در 5 آذر، در بیانیه ای دیگر، بر موارد زیر تاکید کرده بود:

”کوشش خود را صرف پیروزی انقلاب می کنیم...گروه هایی برای دفاع از حقوق زن، قانون اساسی را مورد انتقاد قرار داده اند، البته اینکار در زمان مناسب درست است. آنها می خواهند که موضوع زن را در این موقعیت مطرح کنند. تشکیلات دموکراتیک زنان ایران، با 36 سال سابقه مبارزه در راه احقاق حقوق زنان، به خوبی به نقایص قانون اساسی و به خصوص مواد مربوط به زن واقف است، اما ما بر آنیم که امروز مردم ایران، اعم از زن و مرد، بزرگ و کوچک، باید در یک جبهه واحد همگام شوند تا در درجه اول، سلطه دشمن بزرگ ایران، امپریالیسم جهانی، به خصوص آمریکا را، از کشور خود ریشه کن سازند تا بتوانند ایرانی آباد و آزاد بسازند.“

در پایان بیانیه آمده بود:

”ما امروز هر حرکت و هر گفتاری را که به انقلاب آسیب برساند، برخلاف مسیر ملت می دانیم و کوشش می کنیم که هماهنگ و همگام با دیگر خواهران و برادران خویش، قدم برداریم.“

جمعیت زنان ایران
این جمعیت نیز، آزادی زن را در گرو آزادی کل جامعه می دانست. مدعی بود برای متشکل کردن زنان زحمت کش ایجاد شده و اهداف زیر را دنبال می کرد:

”مبارزه برای حفظ استقلال کامل کشور، قطع نفوذ و مداخلات کلیه ی امپریالیست ها به ویژه امریکا و شوروی از ایران، پشتیبانی از دستاوردهای انقلاب تحت رهبری امام خمینی، تشویق و بسیج زنان برای شرکت در امر نوسازی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، ایجاد شرایط مناسب برای شرکت زنان در این امر و مبارزه علیه افکار و قید و بندهایی که مانع شرکت زنان در امور جامعه می شود، وضع قوانین عادلانه و برابر برای تامین حقوق اجتماعی و سیاسی زنان، تحکیم خانواده و مبارزه با فرهنگ استعماری و دیگر ریشه های اقتصادی و اجتماعی فساد و فحشا، کمک به باسواد نمودن زنان، حمایت از کودکان به خصوص در میان زحمتکشان“.

ارگان این جمعیت نشریه ”17 شهریور“ بود.

جامعه ی انقلاب اسلامی زنان
این تشکل توسط اعظم طالقانی پایه گذاری شده بود و نشریه آن ”پیام هاجر“ تا سالها منتشر می شد.

در ششم آذر ماه، جامعه زنان انقلاب اسلامی در اطلاعیه ای نظر خود را در مورد قانون اساسی و مواردی که مربوط به زنان است، آورده بود، از جمله در مورد مساله ریاست جمهوری زنان، حق ولایت و قیمومیت فرزندان و... عنوان بیانیه این بود: ”جای نظام توحیدی و برابری زن و مرد در قانون اساسی خالی است“.

این جامعه در 30 آبان پیامی به زنان آزاده امریکا داد. در این پیام که توسط اعظم طالقانی و از طرف جامعه زنان انقلاب اسلامی به نگارش در آمد، از زنان آمریکا خواسته شده بود که زنان ایران را در به دست آوردن حقوق حقه انسانی یاری نمایند و خواهان استرداد شاه شده بود.

در 16 بهمن سمینار دو روزه ای به دعوت این جامعه، با حضور اعظم طالقانی، منیره گرجی و مریم بهروزی در حسینیه ارشاد تشکیل شد. در قطعنامه سمینار، از زنان کشور دعوت شده بود که با اعتیاد، فحشا و سرگردانی زنان، که میراث شوم رژیم منفور شاهنشاهی است، به مبارزه برخیزند.

همچنین در این قطعنامه، آزادی بیان و فعالیت برای گروه های سیاسی، درخواست شده و حملات بدون مجوز و دلیل، محکوم شده بود.

جمعیت مادران مسلمان
در 13 شهریور 58، ”جمعیت مادران مسلمان“ طی اطلاعیه ای، با اشاره به نطق گلایه آمیز مهندس بازرگان، از وی پشتیبانی کرده و از انتخاب وی به عنوان رییس جمهور آینده ایران، صحبت به میان آورده بودند.

***
تلاش های زیادی برای ا یجاد اتحاد و همکاری بین سازمان هایی که در زمینه احقاق حقوق زنان فعالیت می کردند، صورت گرفت. در 25 مهر، طی بیانیه ای از طرف کمیته زنان جبهه دموکراتیک ملی، زنان دعوت به تشکل و وحدت شدند.

در این بیانیه آمده بود:

”یکی از راه های نفوذ امپریالیسم در کشورهای تحت ستم... تقسیم جامعه به دو بخش زن و مرد و سلب مستمر حقوق حقه مدنی و اجتماعی آنان، و جلوگیری از رشد فرهنگی این توده های به ظاهر جداست. دو بخشی که در حقیقت دو بازوی سازنده اجتماع هستند...

اتحاد زنان میهن ما، صرف نظر از دیدگاه های خاص ایدئولوژیک و صرفا بر مبنای مضامین مشترک و متحدی چون آزادی خواهی و ترقی طلبی و استقلال و ایستادگی علیه امپریالیسم و پیکار برای تعالی همه جانبه ملی، ضرورتی محسوس است. از این رو کمیته زنان جبهه دموکراتیک ملی، از کلیه سازمان ها، نیروها و شخصیت های مترقی مستقل و ملی زنان ایران، دعوت می کند به منظور پی ریزی و تقویت پهنه های وحدت، دست یاری به هم دهند.

بدیهی است که برادران همرزم ما، در این کوشش عمومی برای احقاق حقوق سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برابر، با ما همکاری خواهند کرد. کمیته زنان جبهه دموکراتیک ملی، این اقدام را وظیفه ی خود می داند و همه امکانات و قوای خود را در خدمت بی قید و شرط برای انجام این همگرایی و گردهمایی خواهدگذارد.“

در 26 آبان ماه، خبری مبنی بر تشکیل کنفراس مشترک زنان در روزنامه اطلاعات چاپ شده بود. گروه هایی از سازمان های مختلف زنان، تحت عنوان ”کمیته همبستگی زنان برای برگزاری کنفراس مشترک“ اولین بیانیه خود را انتشار داده بودند. در ابتدای این بیانیه، بر نقش زنان در انقلاب تاکید شده و در ادامه آمده بود:

”لیکن امروز با کمال تاسف می بینیم که نه تنها قدمی درجهت باز گردانیدن حقوق و حرمت از دست رفته زنان برداشته نشده، بلکه اقدامات و قوانین و مصوبات حاکم، تنها در جهت محدود ساختن هر چه بیشتر زنان، تثبیت نابرابری آنان و حتا باز پس گرفتن حقوق ناچیز گذشته، جریان داشته است...

ما با این امید که زمینه اتحاد و همبستگی گروه های مترقی زنان را، جهت هماهنگ ساختن فعالیت های آنان بوجود آوریم و از مزایای تلاش دسته جمعی به سود مبارزه بهره گیریم، تدارک برگزاری کنفرانس مشترکی را، در دفاع از حقوق زنان، ضروری می بینیم و از همه دعوت می کنیم در مبارزات زنان ایران علیه ستم، نابرابری، استثمار و ارتجاع، با ما همگام شوند.“

هیچ نظری موجود نیست: